'Allamah Iqbal1970 - 160 pages |
Common terms and phrases
آنچه آنها اجتماعی احساس اروپا است که استعمار اسلام افریقا افکار اقبال اگر الجزایر اما امروز اند اندیشه انسان انگلستان او ای ایران اینکه با باز باشد باید برابر بزرگ بشری بعنوان بلکه بود بود که بودند بوده به این بی پاکستان پس پیش تا تاریخ تمام تمدن تنها تو جامعه جهان چنین چون حال حتی خود خودش خویش داده دارد داشته دست دل دو دیگر دین راه روح روشنفکر زبان زمان زمین زندگی سال سخن سر سیاسی سید شخصیت شد شده شده است شما شود ضد عالم علم علمی غرب فارسی فرانسه فرد فرهنگ فکر فکری فلسفه فلسفی قدرت قرآن قرار کار کتاب کرد کردند کرده کند کنند گرفته لاهور ما مانند مثنوی محمد مذهب مذهبی مردم مسلمان مسلمانان مورد مولوی می میان میشود میکند نظر نمی نه نهضت نیز نیست وجود وقتی ولی وی ها های هر هست هم همان همه همین هند هندوستان یا یعنی يك یکی