Farhang-i bihdīnān |
Other editions - View all
Common terms and phrases
آب آنرا آنها آید است که اسم مفعول اند او اوستا اول ایران بار باشد باین ترکیب باين تركيب ن.ك باین واژه باين واژه ن.ك بزرگ بسیار بکار میرود بمعنی بند بود به بی بیست پا پارچه پر پس پهلوی پیش تا تخته تخم تر تركيب ن تلفظ کنند تو تهران تهیه جشن چرخ چهار خرما خوانند خود داده دارد درخت دست دو دور دی دیگر رنگ رو رود روز روی زرتشتی زرتشتیان زمین زیر سال سر سه شدن شده است شود شهر فارسی قسمت قنات کار کر کرتمون کرد کردن کرده کرمان کسی کن كوچك كه که با گاو گبر گرد گل گندم گوسفند گویند گیاهی لهجه ما مانند مراسم معنی موبد می میان میشود میکنند ن ك نادمون نئون نك نوعی نه نیز واژه با تلفظ واژه ن های هر ماه هم همین واژه با هنگام ى_ك یا یاد یزد یزد این یعنی يك یکی kartmun