چهره نگاران اصفهان: گوشه اى از تاريخ عكاسى ايران |
Common terms and phrases
آقای آلمان آمد آنجا آنها ارامنه ارمنستان ارمنی است که اش الله اما اند او اول اولین اهواز ای ایران با بدون عنوان عکاس بزرگ بسیاری بعدها بود که به اصفهان به عنوان به کار بیشتر پس تا تاریخ تأسیس تونی تهران تهیه جلا جلفا جنگ جهانی دوم چاپ چند چهارباغ چهره نما حرکت خانواده خانه خوب خود خوزستان خیابان داد دارد داشت درخشان دزفول دست دو دوره دیگر راه روز روی زمان زندگی سال سانتیمتر سفر سه شد شده شماره شود شهر شیخ شیراز شیشه صاحب ظل السلطان عبدالخالق عکاسان عکاسخانه عکاسی عکس فروش فرهنگی قرآن قرار کارخانه کاغذ کتاب کرد کرده گرفت گرفته لهستانی ما مجموعه محمد مردم مسجد سلیمان مشغول مغازه مهدی خان چهرهنما می میرزا مهدی خان میشد میکرد میناس پات گرهانیان ناصری نامه نفر نمود نیز نیست وارد وجود وی ها های هر هم همراه همه همین هند هندوستان هولتسر یا یزد یک یکی