E.J.W. Gibb Memorial SeriesE. J. Brill, 1905 - Islamic civilization |
Common terms and phrases
آبادان آمد آمده آنجا آنچه آنرا آنکه ارغون ازین است اگر الدین الله امرا امراء امیر اند او اورا ایشان ایشانرا ایلچیان این با باب باز باشد باشند باید بایدو بجانب بدان بزرگ بسیار بعد بعضی بغداد بلغان بندگی بود بودند بی بیرون بیست پادشاه اسلام پسر پیش تبریز تمام تمامت جمله جهت چنان چنانکه چند چون حال حدود حق حکایت خاتون خراسان خزانه خلد خود خویش داد دارد داشت درین دست دو دیگر دینار راه رسید رفت روانه روز روم زر زمان زیادت سال سر شد شدند شده شود شهر شهزاده عراق عرضه غازان خان فرستاد فرمود تا فرمود که قتلغ شاه کار کرد کردند کرده کس کند کنند گردانید گردد گشت گشته گفت لشگر ما مازندران مال مردم مصر معین مغول مقرر ملك ممالك می میان نمود نمی نوروز نه نیز نیست وجه وقت ولایت هر هم همایون هیچ یا یاغی يك یکی Nourūz