Pizhūhishī dar ārmān-i Pārsāʾī dar Īrān, Volume 1BChāpkhānah-ʼi Zindagī, 1976 - Iranians |
Common terms and phrases
آئین آدمی آرمان پارسائی آرمانهای آغاز آمده آنها اجتماعی است که اشو زردشت اقتصاد اگر امروز امشاسپند امشاسپندان اندیشه انسان انگیزنده او اهورامزدا ای ایرانی این اینکه با باز باشد باید برابر بزرگ بسیاری بوجود بود به بی بیشتر بین پایه پس پیش تا ترین تضاد تکامل تو تولید جامعه جان جز جهان غرب جهان هستی جهت چنین چون چیز حافظ حال حقیقت خرد خواهد خود دارد دانش درباره درست دست دل دو دیگر دیگری راستی رامش راه روان زرتشت زمین زندگی سخن سر شد شده است شود طبقه طبیعت طبیعی عشق غرب فلسفه فلسفی فیلسوف قرار کار کتاب کرد کرده کشور کند که انسان گفت گفته گوهر ما ماده مادی مانند مردم مزدیسنا مسائل مسئله منابع منش مورد مولوی می میتوان میشود میکند نظر نظریه نه نیروی نیز نیست نيك وجود وقتی ولی ها های هر هست هگل هم همان همزاد همه همین یا یسنا يك یکی