يادداشتهاى قزوينى, Volumes 3-4 |
Common terms and phrases
آخر آقای آنجا آنرا آنها ابن ابن خلکان ابو احمد است که استعمال اسم اگر التواريخ الدین الفهرست الله ام امیر ان اند او اول ای ایران ایشان این کلمه اینکه با باب باز باشد باید بدست بدون بسیار بعد بعضی بغداد بمعنی بود بوده است پاریس پس تا تاریخ تحت تخت جمشید ترجمه جامع جلال جلد جلوس چاپ چنانکه چون چین حدود خود دارد درست درسنه دو دیگر ذکر راجع رجوع رجوع شود روی سال سعدی سلطان سلطنت سنه سه شاه شاید شد شده است شیراز صاحب طبع عبارت عربی على عنوان فارسی فقط فهرست في قبل قزوینی كتاب کتابخانه کرد کرده است کرمان كما گویا گوید لقب ما مؤلف مثل محمد بن مذکور مرحوم معجم معروف معلوم معنی مغول ملکشاه می میشود میکند نام نامه ندارد نسخه نقل نوشته نه نیز نیست وصاف ولی وی هر هم همان همه همین هیچ یا یعنی يك یکی