فرهنگ واژهسازى در زبان فارسى, Volume 1 |
Other editions - View all
Common terms and phrases
آب آبله آمدن آنها آوردن است که اسم افتادن افکندن اند انداختن اول این بار باز باشد بردن بستن بسیار بکار بودن به بی پا پای پر پس پسوند پشت پنج استاد پوست پی پیش تا تازه ترکیب جا جمع چشم چند چهار چیزی چین حاصل مصدر حرف اضافه خانلری خود خوردن دادن دارد داشتن دست دستور زبان دستور زبان فارسی دکتر دل دو دیدن دیگر راه رسیدن رفتن روی ریختن زبان فارسی زدن زمان ساختن سخن سر سه شخص شدن شده شود صفت ضمیر عدد علامت فرهنگ معین فعل قدیم قرار قيد قید مشترک با کردن کسی کشیدن کلمات گذاشتن گرد گردن گردیدن گرفتن گشتن گفتن گل گوش گونه گیاه لب ماضی ماندن مانند مبهم مشتق مشکور مصادر مصدر ساده مصدر مرکب ادامه مصدری معنی می میشود ناخن نظر نمودن نهادن نیز نیم نیمه واژه ساده ها های هر هم یا یافتن یعنی یک یکی یگان