پس از خاموشى: 111 شعر1988 - Iran - 245 pages |
Common terms and phrases
۱۵ ژانویه ۱۷ دی ماه ۷ ژانویه ۹ فوریه آب آبکش آدمی آنرا آنکه آنها آه آیا ات احساس ازاین است اش اصفهان اکنون اگر ام اما اند انسان او ای که با این بار باشد باید بچه بزرگ بسته بود بودن بی پس پشت تا تازه تمام تنها تو تورا جان جیرینگ چرا چشم چشمه چون چیزی چیستان خاک خاموش خانه خواب خود خون داد داربست دارم دست دستهای دل دو دی ماه ۶۴ راه روی زبان زن زندان زندگی زهدان سبلان ست که سرخ سنگی سوسیالیسم سینه شاید شب شد شده شعر شما شوم شهر عشق علیه فقط فوریه کرد کرده کسی کن کنم کنند کنی کوبان کوچک که به کهنه گفت گل گوش گویچه ما ماده مارچ ماند مرا مرجع تقلید مرگ می خواهم می شود می کند میان میدانم نایلون نمی نه نیست واحه ولی ها های هر هرگز هم همه همیشه هنوز یا یک