فرهنگ جامع شاهنامه1993 - 1112 pages |
From inside the book
Try this search over all volumes: اى
Results 1-0 of 0
Common terms and phrases
آب آمد آنها آورد اسب است که افراسیاب اگر اند اندر او اوستا اوی ای ایران این با باد باز باشد بد بدان بدین بزرگ بسیار بود بوده است به دست بهرام بی بیامد پادشاه پدر پر پس پسر پشت پهلوی پی پیش تا تاج تخت تن تو توران جای جنگ جهان چنان چنین گفت چو چون چین خاک خرد خسرو خود خون خویش داد دارد دگر دل دو دید دیگر دیو راه رستم رسید رفت رود روز روم روی زال زبان زمان زمین ساسانیان سال سپاه سخن سر سوی شاه شب شد شدن شدند شده شود شهر شهریار شیر ضحاک طوس کابل کار کرد کردن کردند کرده کس کسی کند کوه که به کیخسرو گرد گرز گرفت گستهم گشت گشتاسب گفت گودرز لشگر ما ماه مرا مرد مردم موبد می میان میشود نام نزدیک نه نیز نیست ولی ها های هر هم همان همه همی یا یک یکی