Maʻdin al-shifāʾ-i SikandarshāhīNewal Kishor, 1915 - 492 pages |
Common terms and phrases
آب آید اب ازین اس است که اگر ان ان کی اند انداخت اندام او اور اول ای ایران ایک این با بار باشد باشند باند باید بسیار بند بود به بھی بی بیان بیرون بین پر پوست پی پیدا پیش تا تر تو جوش چون خود خوردن خون دار دارد دارند دارو درد درون دست دفع دکور دل دن دو دور دوران دوم دی دیا دیگری دین رفع رنگ رو روان روز روش روغن روی زمین سال ست سر سے شد شدن شده شو شود شوند طعام علاج کا کار کر کرد کردن کردند کرده کن کند کنند کو کور کہ کی کیا گرد گرداند گردد گردو گرفت گرفته گرم گفته گل گوشت گویند ما مذکور مقداری می می شود میں نام نگاه نمی نوع دیگر نے نیز نیست وقت ولی وہ وی ها های ہر ہو ہی یا یک یکی یہ